“استراتژی باز” مفهومی جدید اقتباس شده از مفهوم “نوآوری باز” برای طراحی و اجرای استراتژیها و سیاستها با مشارکت طیف وسیعی از ذینفعان داخلی و خارجی سازمان است.
- ۰ نظر
- ۲۸ آبان ۰۰ ، ۰۹:۴۶
“استراتژی باز” مفهومی جدید اقتباس شده از مفهوم “نوآوری باز” برای طراحی و اجرای استراتژیها و سیاستها با مشارکت طیف وسیعی از ذینفعان داخلی و خارجی سازمان است.
مدتها تو این فکر بودیم بهترین تعریف برای مدیریت استراتژیک چی میتونه باشه. اگه بخواهیم کتابی حرف بزنیم و قمپز در کنیم، بهترین تعریف شاید چیزی مثل ایجاد مزیتهای رقباتی جدید یا حفظ مزیتهای رقابتی پایدار به منظور رشد و بقا باشه. یا این که هنر و علم اخذ تصمیمات میان وظیفهای به منظور حرکت به سمت جلو! ولی واقعیت این است که بسیاری از استراتژیستها نه هنر خاصی در زمینهی مدیریت استراتژیک کسب نمودهاند و نه دانش خاصی در این زمینه داشتهاند بلکه بیشتر استعداد خاصی در این زمینه داشتهاند. شاید بهترین استراتژیها حتی از سطوح بسیار پائین سازمانی شکل گرفتهاند. برای مثال من خودم این تجربه رو تو یه شرکتی داشتم که یک کارمند ساده بهترین استراتژی فروش اون جا رو یعنی فروش و بازاریابی با رویکرد اجتماعی رو ارائه داد، البته به زبان خودش! ما روی همین ایده کار کردیم و استراتژی اون رو پرورش دادیم. یا به عنوان مثال دیگهای، من تو یه شرکت کار میکردم که اونجا تصمیم گرفته شده بود برای نصب نرمافزار تلفن همراه اون کسب و کار به یک نفر به ازای نصب هر بار این نرمافزار پول بدهند تا براشون تعداد نصب نرمافزار رو افزایش بده. یکی از کارمندان اون مجموعه پیشنهاد دیگهای داد که همین مبلغ رو برای نصب به مشتریان پرداخت کنند. پس شاید مدیریت استراتژیک نیازی به این تعریفهای دهن پر کن و پیچیده نداشته باشه.
در آستان بیست و دوم آبان ماه و روز تولدم. یکی از همکاران قدیمی عزیزم عکسی را برای بنده ارسال کرد و زیر آن لینکی قرار داده بود که طالع بینی متولیدن بیست و دوم آبان ماه را بیان می کرد و تلاش کرده بود از این طریق تولدم را تبریک بگوید. ضمن تشکر از این که این همکار قدیمی نشان داد که با این که دیگر با هم همکار نیستیم ولی هم چنان به یاد یکدیگر هستیم. اما در این اقدام یک موضوعی نظرم را جلب کرد که اندکی بنده را به فکر فرو برد و آن همین موضوع طالع بینی است. اگر چه اعتقاد زیادی به این موضوعات ندارم ولی وسوسه شدم برای یک بار هم که شده مطالبی که داخل آن لینک بود را بخوانم. بعد از خواندن آن مطالب یک سوال عجیب ذهنم رو مشغول کرد. نکنه تمام این چیزی که امروز هستم نتیجه طالع من تو این چند سال زندگی بوده است؟ اگر چه بخش منطقی وجودم با این مطلب مخالف بود ولی بخش بازیگوش وجودم شیطنت می کرد و دوست داشت بخش منطقی وجودم را به چالش بکشد. اما بالاخره بخش منطقی وجودم غلبه کرد.
استراتژیست، هر وقت این واژه را میشنوید، احتمالاً به یاد یک دانشمند پیر یا یک متخصص با سابقه مدیریتی بالا خواهید افتاد. متاسفانه تجربه من نشان می دهد، لغت استراتژیست در سازمانهای ایرانی یا حتی در مسائلی مانند اداره کشور به خوبی جای نیفتاده است. تصور همه ما از استراتژیست، انسانی سرد و گرم چشیده است که به خوبی می تواند درباره استراتژیها صحبت کند. گاهی نیز این تفکر آن قدر نهادینه شده است که مکمل این گزاره را نیز توجیه می کند. به عبارت دیگر، این گونه تصور می شود که هیچ فردی با تجربه کم یا سطوح سازمانی پایین نمی تواند در مسائل استراتژیک دخالت کند. اما این تفکر از کجا می آید.