در مطلب پیش رو تلاش میشود، با نگاهی نقادانه سیستمهای سنتی برنامهریزی در ایران نقد شوند و پیشنهادات اجرایی جهت آغاز حرکت به سمت استقرار سیستمهای نوین برنامهریزی مطرح میشود.
- ۰ نظر
- ۱۹ شهریور ۰۰ ، ۱۹:۴۷
در مطلب پیش رو تلاش میشود، با نگاهی نقادانه سیستمهای سنتی برنامهریزی در ایران نقد شوند و پیشنهادات اجرایی جهت آغاز حرکت به سمت استقرار سیستمهای نوین برنامهریزی مطرح میشود.
در این مطلب فلسفهای نوین در برنامهریزی به نام "استراتژی باز" تشریح میشود. سازمانها با استفاده از این فلسفه میتوانند نظام مدیریت استراتژیک خود را متحول نموده و از حالتی کلیشهای و فانتزی به ابزاری بهینه و موثر جهت تغییر به نفع ذینفعان متعدد و کسب ارزش فوقالعاده با استفاده از مشارکت و همهپذیری دموکراسی گونه فراهم آوردند. یکی از سازمانهایی که میتواند، بهرهی بسیار خوبی از این فلسفه، برداشت کند، شهرداریها هستند. بنابر این اکنون که موعد تغییر شهرداران است، توجه به چنین موضوعی به عقیدهی نگارنده خالی از اهمیت نیست.
وسعه به دلیل نیازمندی به منابع محدود و همچنین به دلیل اثراتی که روی سبک زندگی انسانها میگذارد، در کنار بسیاری از فواید، موجب اثرات نامطلوب نیز میشود. اما، همیشه انسان سعی دارد با نوآوری موانع موجود را از ره خود حذف نماید. در این نوشتار به توصیف تلاشهای انسان برای حذف اثرات نامطلوب توسعه و خلق ارزش همزمان با آن پرداخته شده است و رویکرد خلق ارزش اشتراکی به عنوان راهکاری نوین در طراحی کسب و کار و توسعهی مسئولانه و سودآور تشریح شده است.
در این نوشتار با مقایسه وضعیت فعلی اقتصاد ایران با اقتصاد بحران زده آمریکا در دههی 10 و 20 میلادی و تاثیر اقدامات هنری فورد در خروج از این بحران از طریق تولید خودروی ارزان قیمت، تلاش شده است با توجه به تجربیات شکست آمیز گذشته در دهههای 40 و 50 شمسی در بهرهگیری از سیستم فوردیسم، نوعی راه حل برون رفت از وضع فعلی اقتصاد را که میتواند نوعی فوردیسم ایرانی باشد را پیشنهاد دهد.
نویسنده: #محمد_عبائی_شوشتری
مقدمه
مسئولیتپذیری و شفافیت دو بال اصلی یک نظام مدیریتی موفق هستند. در دنیای امروز ما، همهی مدیران مدعی مدیریت یک نظام مدیریتی موفق هستند. نگاهی به گزارشاتی که ارائه میشود، تصدیقگر این موضوع است. بسیاری از کشورهای غربی، نظام مدیریتی خود را جز پیشرفتهترین نظامهای مدیریتی دنیا بر میشمارند. اعداد، ارقام و آمارهای ارائه شده، همواره نشان دهندهی پیشرفتی رو به جلو است.
اما واقعیت چیزی غیر از این است. یک نظام مدیریتی موفق، در شرایط بحران نسبت به تکانههای مختلف پایدار است. در واقع بحرانها، پردهها و پوششها را کنار میزنند و کارآمدی واقعی یک نظام را شفاف میکنند. درست حدس زدید، موضوع بحث انتشار ویروس کرونا است.
امروز، شاهد عملکرد ناموفق بسیاری از مدعیان استقرار نظامهای مدرن مدیریتی هستیم. شیوع بیماری کرونا بحران شدیدی را به این مدعیان تحمیل نموده است. بسیاری از دولتهایی که خود را مدعی میدانستند و با تقسیم جهان به دستههای مختلف، سعی در تحقیر ملتهای مظلومی داشتند که خود بر گردهی آنها سوار بودند، در مقابل مدیریت این پدیده عاجز و ناتوانند. مردم مظلوم و فریب خوردهی آنها قربانی غرور کاذب آنها شده اند. اما مشکل واقعی کجاست؟! مشکل واقعی عدم مسئولیتپذیری سردمداران و مدیران این نظامهاست که تا کنون در پس پردهی عدم شفافیت مخفی بوده است و اکنون با افتادن پردهها خودنمایی میکند.